سایه های دموکراسی در افغانستان (۱)

آنچه که برخی مردم در دوره جمهوریت در افغانستان مدعی رسیدن به دموکراسی بودند نه خود دموکراسی بلکه شبه و ظاهری از دموکراسی اولیه است. به قول ساموئیل هانتینگتون این دموکراسی که ما در شرق مدعی آن هستیم دموکراسی حقیقی نه بلکه اکت یا ادا دموکراسی است چون دموکراسی زمانی معنی پیدا می کند که : نهادهای دموکراتیک، انتخاب های افراد فراتر از علایق و دیدگاه های بدوی باشد، و … شکل بگیرد، که در جامعه شرقی هنوز به آن نرسیدیم. از دید وی ما آنچه بعنوان دموکراسی در شرق مدعی هستیم عناصر دموکراسی را ندارد بنابراین نمیتوانیم به آن دموکراسی خطاب کنیم. به هر حال اما من معتقدم در افغانستان شمه هایی از دموکراسی خواهی را بعنوان دموکراسی موج اول (شکل اولیه مفهوم دموکراسی که انتخاب کردن و انتخاب شدن و آزادی های اولیه به مانند آتنی ها یا فرانسه بعد از انقلاب کبیر بود) می طلبیدیم و میشناختیم در حالی که جوامع دموکراتیک غرب به موج های سوم و چهارم دموکراسی رسیده اند و این تحول زمان گیر است.
درسته که امروز با تکنولوژی می‌شود برخی راه های تحول فرهنگی زمان بر گذشته را سریع طی نمود اما نه در ۲۰ سال به شکل القایی محض و خصوصا در حوزه سکولار سازی، دموکراسی طلبی، آزادی های مدرن و امثالهم که در نقطه مقابل حوزه فرهنگی سنتی قومی-دینی شدید جامعه افغانی قرار بگیرد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *